میخواهم خواب اقاقیاها را بمیرم.
خیالگونه،
در نسیمیکوتاه
که به تردید میگذرد
خواب اقاقیاها را
بمیرم.
***
میخواهم نفس سنگین
اطلسیها را پرواز گیرم.
در باغچههای تابستان،
خیس و گرم
به نخستین ساعت عصر
نفس اطلسیها را
پرواز گیرم.
***
حتی اگر
زنبق ِ کبود ِ کارد
بر سینه ام
گل دهد-
میخواهم خواب اقاقیا را بمیرم
در آخرین فرصت گل،
و عبور سنگین اطلسیها باشم
بر
تالار ارسی
در ساعت هفت عصر
بازدید : 219
يکشنبه 24 آبان 1399 زمان : 3:36